الاهه بقراط – این مطلب پس از دعوت «اندیشکده کوروش بزرگ» تهیه شد و فشردهای از آن به صورت گفتار ویدئویی در اختیار این اندیشکده قرار گرفت و در نشست شنبه ۲۴ ژوئن ۲۰۲۳ در دانشگاه کالیفرنیا لسآنجلس برگزار شد پخش شد.
*****
چون موضوع به «گفتمان پادشاهیخواهان» مربوط است، اول از همه بگویم که هرگز خود را در چارچوب این یا آن نظام محدود نکردهام اما به دلایل تاریخی، فرهنگی، تجربی و منطقهای، نظام پادشاهی پارلمانی را برای ایران کارآمدتر میدانم. با اینهمه، تا زمانی که کسی در شرایط واقعی و عینیِ انتخاب قرار نگرفته باشد و نداند چه افراد و جریانات کارآمد یا ناکارآمدی هر یک از دو نظام را نمایندگی میکنند، از عقل و منطق و دانش به دور است که پیشاپیش به این پرسش که رأی شما چه خواهد بود بگوید: این یا آن!
دوم درباره پادشاهیخواهان که مانند جریانات دیگر طیفی از میانهرو و منطقی و خردمند تا افراطی را در بر میگیرند و ملیگرایی به عنوان وجه شاخص و بدیهی آنها عنوان میشود باید گفت این جریان نیز زمانی واقعا ملیگراست که منادی حقوق همه ملت از هر تعلق اجتماعی و سیاسی از جمله چپ و راست و جمهوریخواه باشد یعنی همان ملیگرایی که ولیعهد ایران همواره به آن پایبند بوده است.
سه صفبندی
سوم موضوع صفبندیهاست.
صفبندی اول با قبول ملت ایران و مملکت ایران شکل میگیرد.
همه اقوام و پیروان مذاهب اعم از زن و مرد که بیتردید در همه جای جهان، هویتهای مختلفشان به عنوان انسان چندوجهی در هم تداخل پیدا میکند، یک هویت طبیعی و اولیه دارند که فلسفه سیاسی آن را دارای حقوق طبیعی و اولیه میداند: انسان! انسان ایرانی هویت دیگری جدا از همه انسانهای جهان ندارد. انسانی که خود را بطور تاریخی در قلمرو سرزمینیِ ایرانِ متحد و چارچوب سیاسیِ ملتِ متحد تعریف میکند.
ملیگرایی ایرانی یا ایرانگرایی به دلیل سرشت خود دست به حذف از پیکره ملی و آنچه ملت را با همه اختلافات و تنوعاش میسازد نمیزند. ملیگرایی به معنی دفاع از یک ملت یک شکل و یکدست و بیعیب و خطا و بیاختلاف نیست! اختلافات درونی یک ملت، در صورتی که دست خارجی هم در کار نباشد، ممکن است به مرز مناقشه وجدال نیز برسد اما راه غلبه بر آن، هدایت اختلافات به مجرای حقوقی و قانونی است. نه قانون حذفکننده و سرکوبگر بلکه قوانین متکی بر اصول دمکراسی و حقوق بشر.
صفبندی دوم همینجا شکل میگیرد: با دمکراسی و حقوق بشر. اما تا صف اول مشخص نشود، به صف دوم نمیرسیم: پس از آنکه شما ایران و ملت ایران و مملکت ایران را قبول داشتید، آنوقت به موضوع دموکراسی و حقوق بشر هم برای این ملت خواهید رسید.
شکل نظام در صف سوم قرار دارد. اگر ملت و مملکت متحد و دموکراسی و حقوق بشر را پذیرفتیم، یا ادعا داریم که پذیرفتهایم، میبایست به رأی و انتخاب آزاد و دمکراتیک این ملت هم گردن بگذاریم.
ائتلاف ملی علیه فاشیسم مذهبی
اما ما هنوز با یک فاشیسم مذهبی و سرکوبگر روبرو هستیم! انقلاب ملی ایران در دوران گرم کردن خود و انباشت نیرو برای یک خیزش دیگر بسر میبرد. بنا بر شواهد، زمینه برای شکل گرفتن یک ائتلاف دمکراتیک به ابتکار جریانات ملیگرا و ایراندوست اعم از چپ و راست و طرفدار جمهوری و پادشاهی مناسب است.
منظور از ملیگرایان، آن جریانات فکری هستند که معتقد به جذب حداکثریاند و نجات ایران در صدر همه اهداف دیگرشان قرار دارد و میتوانند و مایلاند نمایندگی فردی یا گروهی در یک ائتلاف ملی داشته باشند.
ائتلاف، همکاری موقت جریانات همسو اما مختلف و متفاوت برای رسیدن به هدف یا اهداف مشترک در یک دوره موقت است. تشکیل دولتهای ائتلافی در دموکراسیها و جبهههای ائتلافی در دیکتاتوریها از همین پرنسیپ پیروی میکند.
برای تشکیل ائتلافی جهت نجات ایران نه تنها لازم نیست دیدگاههای مشترک در گذشته یا حال و آینده داشت بلکه اساسا نباید به چنین مباحثی پرداخت چون مضمون ائتلاف نیستند! گذشته و حال و آیندهی مشترکِ نیروهای یک ائتلاف ملی و دمکراتیک در شرایط امروز یک چیز است: نجات ایران!
با سپاس از دعوت «اندیشکده کوروش بزرگ» و برگزارکنندگان نشست ۲۴ ژوئن 🙏🏼🥀
گفتار ویدئویی که در اختیار برگزارکنندگان قرار گرفت، فشردهای از مطلبی است که بر اساس عنوان سومین نشست این اندیشکده: «گفتمان پادشاهیخواهی و تغییر رژیم» تنظیم شد و متن کامل آن با عنوان «ائتلاف ملی برای نجات… pic.twitter.com/GOf8c6A2PV
— Elahe Boghrat الاهه بقراط (@ElaheBoghrat) June 27, 2023
این ائتلاف میبایست پاسخ مساعد و مناسب به همبستگی ملی عملا موجود در ایران و پیامهایی باشد که سالهاست مردم در اعتراضات و تجمعات خود به صورت شعار فریاد میزنند و حاصل جمع همه آنها چیزی جز جایگزینی جمهوری اسلامی با یک حکومت ملی که آزادی و امنیت و رفاه و زندگی عادی آنها را تأمین کند نیست.
نیروها و رهبری ائتلاف ملی
این ائتلاف، حرکت و مشارکت داوطلبانه و مسئولانه جریانات سیاسی و فکری خواهد بود که میخواهند فراتر از نشست و گفتگو، برای نجات ایران اقدام کنند و پاسخ عملی به خواست مردم بدهند!
چنین ائتلافی نباید به عقاید سیاسی افرادی که به عنوان نماینده از سوی چپ و راست و جمهوری و پادشاهی در آن شرکت میکنند، گره زده شود بلکه باید مانند آغاز یک دو امدادی عمل کند که قرار است ملت را از یک دوره تاریخی عبور دهد تا مرحله بعد را به نقشآفرینان دیگر در دوره انتقالی و سپس آنها به بازیگران دوران ثبات تحویل دهند. شکست یا پیروزی این ائتلاف را نیز مانند «گروه منشور» مردم و افکار عمومی رقم میزنند. هراندازه حرکتی به تمایلات آنها نزدیک باشد، احتمال پیروزیش بیشتر خواهد بود. از همین رو این ائتلاف ملی برعکس «گروه منشور» و یا ترفندی که اکنون دوباره برای «همبستگی» تقلبی در داخل به راه افتاده، نه رو به خارج و برای نمایش به غربیها، بلکه میبایست رو به داخل داشته باشد! حمایت مردم از یک ائتلاف ملی، غربیها را نیز به تمکین واخواهد داشت.
رهبری این ائتلاف که شفافیت و صراحت نیز میبایست راهنمای آن باشد، در شرایط کنونی، با کسی جز شاهزاده رضا پهلوی نمیتواند باشد. کسی که پیشینه خانوادگی و زندگی و تلاش خود وی اثبات کرده به شهرت و ثروت و مقام نیازی ندارد و مدرن و بدون کینهجوییست! هیچ فرد و نهادی در سپهر سیاسی ایران دارای چنین ویژگیهایی برای جلب اعتماد عمومی نیست.
ائتلاف و آشتی ملی
نکتهی مهم دیگری که باید به آن توجه ویژه داشت، آشتی ملی است. ائتلاف ملی باید بازتاب آشتی ملی عملا موجود در میان خود مردم باشد که در دستگاه فربه کشوری و لشکری ایران حضور دارند. حساب آنانکه دستشان به جرائم جنایی (اعم از اقتصادی و سیاسی) و حقوق بشری آلوده است به روند دادخواهی مربوط میشود.
ملیگرایان و ایراندوستان میتوانند این افتخار را داشته باشند که بر چرخه خشونت که توسط جمهوری اسلامی به یک امر روزانه و عادی تبدیل شده نقطه پایان بگذارند و خشم و نفرتی را که در جامعه علیه رژیم و عوامل آن انباشته شده در مجرای حقوقی و راهکارهای قانونی مبتنی بر استانداردهای بینالمللی هدایت کنند.
تغییر رژیم در ایران قطعا صورت خواهد گرفت. چه بهتر که آگاهانه و با هدایت یک ائتلاف ملی سراسری با جذب حداکثری باشد. پادشاهیخواهان که از همان بهمن ۵۷ همواره به دنبال تغییر رژیم بودهاند، و بسیاری از جوانترهاشان اتفاقا جزو کسانی هستند که با همین نظام نیز همراهی داشتهاند، میتوانند برای تشکیل ائتلاف ملی بین خودشان و جریانات جمهوریخواه اعم از چپ و راست پیشقدم شده و مدافعان دموکراسی را قانع کنند که نجات ایران در صدر همه عقاید و منافع سیاسی فردی و گروهی قرار دارد. تا ایران از شرّ جمهوری اسلامی نجات پیدا نکند همه ادعاها درباره دموکراسی و حقوق بشر و آزادی و امنیت و رفاه جز حرف نیست.
بدون نجات ایران، هیچ نظر و عقیده و هدفی برای آینده، محلی از اِعراب ندارد و این نجات در گرو یک ائتلاف سراسری ملی و دمکراتیک است. ملیگرایان میتوانند پیشگام چنین ائتلاف و چنین فرهنگی باشند.